عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



حالم عوض ميشه حرف تو كه باشه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان غميــــــــــ




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 41
بازدید ماه : 4023
بازدید کل : 38335
تعداد مطالب : 207
تعداد نظرات : 73
تعداد آنلاین : 1

ساخت کد صوتي

آمار مطالب

:: کل مطالب : 207
:: کل نظرات : 73

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 22
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 41
:: بازدید ماه : 4023
:: بازدید سال : 6761
:: بازدید کلی : 38335

RSS

Powered By
loxblog.Com

زود
جمعه 30 دی 1390 ساعت 20:54 | بازدید : 711 | نوشته ‌شده به دست مريم | ( نظرات )
شـَــبـــهـــا
زیــــر دوش آب ســــَـــــــــــرد

رهــــــــــا میکـــنـم بـغـــــض زخـــــمـهــــایــم را
در حالی که هــــمــــــــــه میگویند:

خـــ ـوش به حـــالــَــش ...
چه زود فـَـــــــــرامــــــوش کــَـرد!

 


:: موضوعات مرتبط: جملات كوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 76
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تو و دلم
جمعه 30 دی 1390 ساعت 20:52 | بازدید : 819 | نوشته ‌شده به دست مريم | ( نظرات )
به هیــــــــچ صــــــــراطی مستــــــــقیم نیست ؛


. . . . دلــــــــی که


بیــــــــتاب ِ نــــــــوازش ِ ســــــــر انــــــــگشتان ِ تـــــــو باشد . . . .

 


:: موضوعات مرتبط: جملات كوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تو را دوست دارم
پنج شنبه 22 دی 1390 ساعت 13:41 | بازدید : 876 | نوشته ‌شده به دست مريم | ( نظرات )

 

 

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم;

تو را به خاطر عطر نان گرم،

 برای برفی که آب می شود ،دوست می دارم ;

تو را برای دوست داشتن ،دوست می دارم ;

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام ،دوست می دارم ;

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم ;

برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت ،

لبخندی که مهو شد و هیچ گاه نشکفت، دوست می دارم;

تو را به خاطر خاطره ها، دوست می دارم;

برای پشت کردن به آرزوهای مهال،

به خاطر نابودی توهم و خیال ، دوست می دارم ;

تو را برای دوست داشتن دوست می دارم ;

تو را به خاطر دود لاله های وحشی ،

 به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان،

برای بنفشیه بنفشه ها، دوست می دارم;

تو را به خاطر دوست داشتن، دوست می دارم ;

تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم;

تو را برای لبخند تلخ لحظه ها،

پرواز شیرین خا طره ها، دوست می دارم ;

تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید، دوست می دارم ;

اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان ،دوست می دارم ;

تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت،  دوست می دارم;

تو را برای دوست داشتن دوست می دارم،

تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ... دوست می دارم;

تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ... دوست می دارم;

تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم... دوست می دارم  ;

 

پل الوار- شاعر فرانسوی



:: موضوعات مرتبط: شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 74
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
انسانیم انسان
دو شنبه 19 دی 1390 ساعت 22:2 | بازدید : 820 | نوشته ‌شده به دست مريم | ( نظرات )

امروز ظهر شیطان را دیدم !!! نشسته بر بساط صبحانه

و آرام لقمه برمی داشت...

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟

بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند...

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!

گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ

بندگی خدا به سینه می زنی؟

گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم.

دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه

پنهانی انجام میدادم،

روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند.

اینان را چه نیاز به شیطان .



 



:: موضوعات مرتبط: جملات كوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 68
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
دلت را بتکان
دو شنبه 19 دی 1390 ساعت 21:49 | بازدید : 755 | نوشته ‌شده به دست مريم | ( نظرات )

 

 



حالا آرام تر، آرام تر بتکان

تا خاطره هایت نیفتد

تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟

خاطره، خاطره است

باید باشد، باید بماند ...



کافی ست؟

نه، هنوز دلت خاک دارد

یک تکان دیگر بس است

تکاندی؟

دلت را ببین

چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟

 



حالا این دل جای "او"ست

دعوتش کن

این دل مال "او"ست...

همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا



و حالا تو ماندی و یک دل

یک دل و یک قاب تجربه

یک قاب تجربه و مشتی خاطره

مشتی خاطره و یک "او"...



خـانه تـکانی دلـت مبـارک

 



:: موضوعات مرتبط: جملات كوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 136
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تیشه های اشک
چهار شنبه 14 دی 1390 ساعت 18:35 | بازدید : 1343 | نوشته ‌شده به دست مريم | ( نظرات )

هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز

تو از کرم به من آغوش خویش کردی باز

به لطف و رحمت و عفو و کرامتت نازم

 که می‌کشی تو ز عبد فراری خود ناز

جسور کس چو من و مهربان کسی چو تو نیست

 که با همه بدی‌ام باز با تو گفتم راز

چه حکمتی است که در لحظه شروع گناه

تو می‌کنی کرم و عفو خویش را آغاز

هنوز باز نگشته، تو می‌گشایی در

هنوز توبه نکرده، مرا دهی آواز

اگر سؤال کنی من کی‌ام، تو کی؟ گویم

منم ذلیل گنه، تو عزیز بنده‌نواز

تو دست لطف گشودی و آشتی کردی

 من از چه دست نکردم به جانب تو دراز

نخوانده‌ام به همه عمر، یک نماز درست

 هم از خدا خجلم، هم ز خویش، هم ز نماز



:: موضوعات مرتبط: جملات كوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
عشق
چهار شنبه 14 دی 1390 ساعت 18:29 | بازدید : 770 | نوشته ‌شده به دست مريم | ( نظرات )

مال منی، نفسهای منی، عشق منی تو

زندگی با تو آرام آرام است، آرامش لحظه های منی تو

چقدر این دنیا زیباست ، زیبایی دنیای منی تو

میدرخشد خورشید در قلب آسمان آبی ، نورانی ترین صحنه ی زندگی منی تو

عشق کلامیست جاودانه ، معنای واقعی عشقی تو

این راه بی پایان است ، اول راه من و توییم و آخر راه از عشق هم مردن

میشنوم صدای عشق را از لا به لای نوازش های پر مهر تو

میشنوی صدای محبتم را از سوی بوسه های پر از عشق من

چشمهایم اسیر شده به چشمهایت

قلبم گرفتار شده در گرمای آغوش مهربانت

دلبستن من یک سو، دوست داشتن تو سویی دیگر

عاشق شدنت یک سو ، مجنون شدنم سویی دیگر

من و تو با هم ، دنیایی دیگر ، رویاهای ما ،

عاشقانه ترین رویاییست در دنیای ما که هیچگاه نمیمیرد

به حال و هوای تو آمدم در دنیای عاشقی، در همان هوا ، 

حس کردم در حال خودم نیستم ، در برابر تو مات و مبهوت ایستاده ام.

انگار مست مست بودم ، مست شراب چشمهای تو ،

این آخرین لحظه ای نبود که از حال رفتم در حال و هوای دیدن چهره ی ماه تو

باز هم از حال رفتم ، من که اسیر تو بوده ام از آغاز ، 

باز هم در همان گرفتاری و اسارت ، اسیرت شدم ، 

دیوانه تر از آن مجنون قصه ها شدم ....

مال منی ، نفسهای منی ، زندگی منی تو

قلب بی ارزشم را با احترام فدا میکنم در راه عشق تو 



:: موضوعات مرتبط: جملات كوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
ادم
چهار شنبه 14 دی 1390 ساعت 18:13 | بازدید : 805 | نوشته ‌شده به دست مريم | ( نظرات )

نامت چه بود؟  آدم

فرزند؟ من را نه مادر است نه پدر ، اول یتیم عالم خلقت

محل تولد ؟ بهشت پاک

اینک محل سکونت؟ زمین پاک

آن چیست بر گرده نهاده ای ؟ امانت است

قدت ؟ روزی چنان بلند که همسایه خدا ، اینک به قدر سایه بختم به روی خاک

اعضای خانواده؟ حوای خوب و پاک ، قابیل خشمناک ، هابیل زیر خاک

روز تولدت؟ در روز جمعه ای، به گمانم که روز عشق

رنگت؟ اینک فقط سیاه از شرم آن گناه

چشمت؟ رنگی ،به رنگ بارش باران ، که ببارد از آسمان

وزنت؟ نه آنچنان سبک که پرم در هوای دوست ، نه آنچنان وزین که نشینم بر این زمین

جنست؟ نیمی مرا ز خاک ، نیمی دگر خدا

شغلت؟ در کار کشت امیدم به روی خاک

شاکی تو؟ خدا

نام وکیل ؟ آن هم فقط خدا

 جرمت؟ یک سیب از درخت وسوسه

تنها همین؟ همین

حکمت؟ تبعید در زمین

همدست در گناه؟ حوای آشنا

  ترسیده ای ؟ کمی

ز چه؟ که شوم من اسیر خاک

آیا کسی به ملاقاتت آمده است؟ بلی

که؟ گاهی فقط خدا

داری گلایه ای؟ دگر گلایه نه ولی

ولی چه؟ حکمی چنین ، آنهم به یک گناه

دلتنگ گشته ای؟ زیاد

برای که؟ تنها فقط خدا

آورده ای سند؟ بلی

چه؟ دو قطره اشک

داری تو ضامنی؟ بلی

چه کس؟ تنها کسم خدا

در آخرین دفاع؟ می خوانمش چنان که اجابت کند دعا



:: موضوعات مرتبط: جملات كوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 76
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19